خاطرات من


.:DЭᔕinG:. | .:ЭMᗩịL:.| .:PᖇofịlЭ:. | .:HoMЭ:.


از اول خرداد تا 11 شب مدرســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه


برچسب‌ها: <-TagName->
| پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:,| 13:20|سحر|


امروز 2تا پسر جقله بهم شماره دادن!

هاهاها!

فک کنم بیشتر جای مامانشون میشدم تا دوست دختر!!!

مجبوری گرفتم ازشون اما به محض اینکه سوار تاکسی شدم پاره کردم کاغذشو که دیگه حتی بهش فکر هم نکنم

ازین کارا متنفرم

فعلا


برچسب‌ها: <-TagName->
| دو شنبه 16 ارديبهشت 1392برچسب:,| 23:42|سحر|


حالم بدجور خرابه...

از همه چیز و همه کس بدم میاد

و باعثش یه فیلمه

فیلمی که با هربار دیدنش بدتر شدم اما بازم چندین بار play ش کردم!


برچسب‌ها: <-TagName->
| چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:,| 23:48|سحر|


دیشب تا نزدیک صبح بیدار بودم....

کلی خسته و کسلم

راستی آقای ج.پ رفت به جهنم! بره بمیره بابا انگار من آدمشم!

تولد محدثه هم هست امروز اما من نمیرم حسش نیست

یه چیز دیگه! ازین به بعد میخوام توی پست هام شکلک بذارم

هه هه:دی

فعلا


برچسب‌ها: <-TagName->
| چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:,| 13:48|سحر|


دیروز

یه روز غیر عادی!

دیدار یه دوست که خیــــــــــــــلی غیر عادی بود!!!

باور کن جااااااان شما!!!


برچسب‌ها: <-TagName->
| یک شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:,| 16:24|سحر|


امروز سیزده بدر بود

کلی خوش گذشت از ساعت 8 صبح تا تقریبا ساعت 8-8:30 شب

کلـــــــــــــی بوی دود گرفتم و خندیدم...

اخه کلی با بچه ها بازی کردیم و عکس گرفتیم:)

هوراااا خیلی خوش گذشت تازه با یکی از بچه ها کوه نوردی ای کردیم که بیا و ببین! من دیگه پا نمونده برام!

وااااای خدا همینطوری اومدم قلمبه پریدم تو حموم!

فندق هم قهر کرده :( حالا باید کلی نازشو بکشم و براش خوراکی بذارم و قفسشو تر تمیز کنم...

عیبی نداره...

سیزده بدر همتون مبارکــــــــــــــــــــ

بوس


برچسب‌ها: <-TagName->
| سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:,| 20:51|سحر|


هه هه هه

فردا باید ساعت 8 پاشم و الان پای نتم!

...خل شدم رفت


برچسب‌ها: <-TagName->
| سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:,| 2:14|سحر|


حسش نیـــــــــــــــــــــــــــــــــــس!!!

کپک زدم بابا تو خونه اما حسش نیس برم بیروووووووووووووووون!

ای خداااااا

تو هم که الان توی راهی پشت فرمون

برم یه دوش بگیرم ببینم کجا میتونم برم دور بزنم!


برچسب‌ها: <-TagName->
| دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:,| 13:45|سحر|


بچه ها مرسی از حمایت هاتون

دوستتون دارم

از رضا و زینب عزیزم هم که عضو شدن تشکر میکنم

بوووووس

شب همه بخیر


برچسب‌ها: <-TagName->
| دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:,| 1:33|سحر|


دوستام به خاطر یه سوء تفاهم که هیچ ارزشی هم نداره 2هفته س باهام سنگین رفتار میکنن.

ینی نه اونقدر. شایدم زیاد نشون نمیدن اصن ولی تیکه میندازن و دیگه مثل سابق نیستن

خدایا

خودت میدونی من کاری با استاد نداشتم....!

نمیدونم چی شد....

نمیدونم

خودت همه چیزو ردیف کن PLZ


برچسب‌ها: <-TagName->
| دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:,| 1:58|سحر|


من برگشتم!

بعد از 9ماه!!!!!

توی این مدت اتفاقات خوب و بد برام زیاد افتاده نمیدونم از کجاش بنویسم اصلاً!!

فکر کنم بیخیال شیم بهتره

ازین به بعد رو عشـــقه :)

دوستان مرسی از این همه کامنت که گذاشته بودین برام. سر فرصت تک تکشونو جواب میدم

به امید روزای خوب.........


برچسب‌ها: <-TagName->
| دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:,| 13:24|سحر|


بابا این پسرا چرا اینجورین!؟(بعضی هاشون)

لطف کنین چیزایی که میگین رو یادداشت کنید که موقع یاداوری دچار اشتباه نشید!!!!


برچسب‌ها: <-TagName->
| چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:,| 19:54|سحر|


خیلی دلم گرفته از خیلی ها...


برچسب‌ها: <-TagName->
| یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:,| 18:21|سحر|


خسته شدم از این همه چراغ قرمز...


برچسب‌ها: <-TagName->
| یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:,| 11:22|سحر|



برچسب‌ها: <-TagName->
| یک شنبه 28 خرداد 1398برچسب:,| 11:15|سحر|


sahar_night95@yahoo.com

دوستای گلم فقط اگر میل زدین یا خواستین چت کنیم با معرفی خودتون بگین که میل رو از این وبلاگ پیدا کردین که سوءتفاهم ایجاد نشه....


برچسب‌ها: <-TagName->
| یک شنبه 28 خرداد 1398برچسب:,| 11:8|سحر|


چقدر خوشحالم از اینکه بعد چند وقت با دوستم آشتی کردیم

هردومون کـــــــلی خوشحالیم...


برچسب‌ها: <-TagName->
| یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:,| 20:51|سحر|


خدایا

بهم کمک کن بتونم امتحان هام رو خوب بدم

آمیّن


برچسب‌ها: <-TagName->
| پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:,| 13:17|سحر|


هرکسی لایق عشق تو نیست...

اینو یادت نره!


برچسب‌ها: <-TagName->
| جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:,| 15:34|سحر|


میگن عشق رو میشه از توی چشم ادما فهمید...

پس بیا عشق من

بیا و با چشمای خیسِت بهم نگاه کن

بیا و منو دوباره از خودم جدا کن....

فقط بیـــــــــــا


برچسب‌ها: <-TagName->
| پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:,| 19:13|سحر|


حس دوست داشتن یکی که میدونی دوسِت داره...

میدونی که دوستت داره ولی غرورش نمیزاره بهت بگه....

تجربه ی قشنگیه به نظرتون؟؟؟


برچسب‌ها: <-TagName->
| پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:,| 18:59|سحر|


سلام دوستای گلم

دلم یه عالـــــــــــــمه براتون تنگیده بود

بچه ها دنبال یه اهنگ میگردم بازم!

کمکم میکنید آیـا؟؟؟؟


برچسب‌ها: <-TagName->
| چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:,| 18:17|سحر|


یعنی واقها داریم میریم!!؟؟؟

خیلی استرس دارم....


برچسب‌ها: <-TagName->
| جمعه 5 اسفند 1390برچسب:,| 14:53|سحر|


ای خداااااااااا !

اخه این کتاب ها چقــــــــــــــــــدر توش سوتی داره! یعنی سوتی که نه....

خب شما این رو معنی کنید ببینید چی میشه؟اونوقت به حرف من میرسید

الحمدُ للهِ الّذی لا یُهتَکُ حجابُه

البته به اون معنی نیست ولی بد معنا میشه خب!

وقتی معلم این رو گفت طاهره یک دفعه وسط کلاس انقدر بلند خندید که معلم عربی مون طفلک حرفشو وسط درس قطع کرد.

من اون غش کرده بودیم روی هم!!!!


برچسب‌ها: <-TagName->
| چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:,| 16:10|سحر|


واااااااااااااااااااای امروز معلم تاریخمون چقـــــــــــــــــدر سوتی داد!!!

بیچاره چقدر هم بهش تیکه انداختیم.

انقدر خندیدیم همینطوری اشک میریختیم!

من غش رو طاهره ، اون غش رو من!

از اونور هم هورین ترکیده بود!

 امروز خدا بود


برچسب‌ها: <-TagName->
| شنبه 29 بهمن 1390برچسب:,| 21:31|سحر|


دنیا که به اخر نرسیده!

نباید برام اهمیت داشته باشه.

سحر اروم باش....

آاااااروم.......


برچسب‌ها: <-TagName->
| شنبه 8 بهمن 1390برچسب:,| 1:57|سحر|


دیروز چه دعوایی با معلممون راه انداختم! اُه اُه!!


برچسب‌ها: <-TagName->
| سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:,| 15:36|سحر|


خدایا چقدر تنهایـــــــــــــــــــــــــــــــــــی؟

بس نیست؟؟؟

خدا چرا من؟؟؟ چرا من؟؟؟


برچسب‌ها: <-TagName->
| شنبه 24 دی 1390برچسب:,| 1:26|سحر|


هه هه. امروز بعد از امتحان کلاس داشتم!

تاریخ ایران و جهان.

معلممون اومد بگه تکفیر یه دفه زبونش نچرخید و چیزی رو گفت که کل کلاس رفت رو هوا! دیگه خودتون میدونید چی میشه با این کلمه ساخت.

من و طاهره کم مونده بود بیفتیم رو زمین از خنده. تازه معلممون میگه چقدر منحرفید شماها!!!!

خب تو حرفشو زدی ما چیکار کنیم!!!!  والا! 


برچسب‌ها: <-TagName->
| چهار شنبه 14 دی 1390برچسب:,| 12:48|سحر|


احساس میکنم روح ندارم

حس سبکی غیر قابل توصیفی دارم!

انگار رها شدم...

ای کاش انقدر سبک میشدم که به اسمون میرفتم...

ای کاش....


برچسب‌ها: <-TagName->
| پنج شنبه 8 دی 1390برچسب:,| 12:2|سحر|


متـــــنـفــــــــــــّـــــــرم از اونایی که میان وب رو نخونده الکی کامنت میزارن. مثلا یه نمونه ی بارزش که مطمئناً هر کسی وب داره اونو تجربه کرده این جمله هست :

« وب پر محتوایی داری »

اخه یه نیگا به نوشته ها بنداز عزیزم ببین اصلا چی گفته طرف!!!!

دروغ میگم بگین درو میگی!!!؟؟

 

مثلا همین یک ساعت پیش اسم یه وبلاگ نظرمو جلب کرد رفتم ببینم چیه. عنوانش این بود : ورود دخترا اکیداً ممنوع.

گفتم برم ببینم چیه.

از اون همه پست یکیش باز بیشتر به نظرم جالب اومد. رفتم ببینم واسش چی کامنت گذاشتن!

دقیقاً همین جمله ای که گفتم رو یکی نوشته بود! اون پسر هم خیـــــــــلی عالی جوابشو داده بود!

خوشم اومد از حرفای پسره. اخه بخدا طرف یه نگاه به عنوان هم بنداره میفهمه جریان چیه! حتی طرف به خودش زحمت نداده بوده یه نگاه کنه!!!

حالا تو نظرتو بگو دوست من؟


برچسب‌ها: <-TagName->
| چهار شنبه 7 دی 1390برچسب:,| 20:47|سحر|


واسه بعضی از پسرا یه مقدار شرم و حیا بد نیست!!!

قبول دارین!؟


برچسب‌ها: <-TagName->
| چهار شنبه 7 دی 1390برچسب:,| 20:18|سحر|


اولین امتحانم رو دادم.

دین و زندگی!

ای بدک نبود.اخه من تا 4:30 صبح داشتم میخوندم!

صح هم این برف شدید باعث شد 10دقیقه دیر برسم سر جلسه...

دعا فراموش نشه لطفاً


برچسب‌ها: <-TagName->
| سه شنبه 6 دی 1390برچسب:,| 10:27|سحر|


هه هه هه کورخوندی!

اون در هر حالت تو کف منه! نه تو عزیزم!!!

دیدی حق با من بوووووووووود!؟


برچسب‌ها: <-TagName->
| سه شنبه 6 دی 1390برچسب:,| 10:23|سحر|


خودم کردم که لعنت به خودم.

چرا شماره ی ... رو دادم به دوستم!

حالا باید بشینم و بر زدنشو ببینم!

خاک تو سر من ساده!!!!!!!!!!


برچسب‌ها: <-TagName->
| یک شنبه 3 دی 1390برچسب:,| 23:46|سحر|


امــروز بردنمون اردوگاه چمران. ای بد نبود...

خیلی سرد بود و خیلی خسته شدیم، چون کلی راه رفتیم....

ولی در کل بد نبود.

از سه شنبه امتحان هام شروع میشــــــــــــــــــــــــــــــــــــه


برچسب‌ها: <-TagName->
| شنبه 3 دی 1390برچسب:,| 18:39|سحر|


امشب داییم سالن مهمونی داده. خسته ام...

اما چون عاشق داییمم و خیلی دوسش دارم باید برم.

راستی یعنی چی که ما پنج شنبه ها تعطیل نیستیم!!!!!

سال اخریم که باشه ، غیر انتفاعی ه که باشه دیگه نباید خودکوشی کرد تو درس که!!!!


برچسب‌ها: <-TagName->
| پنج شنبه 24 آذر 1390برچسب:,| 16:1|سحر|


زیر پامون خش خش برگای زرد

           مثل دوستیمون هوا خیلی سرد

     

اما چه خوب بود،یه کافی شاپ قهوه و تلخی حرفات

                                        چشماتو  بغض منو سردی دستات

 اما چه خووووووووووب بوووووووووووود   

          اما چه خوب بود........


برچسب‌ها: <-TagName->
| جمعه 18 آذر 1390برچسب:,| 14:48|سحر|


ادم با یه جواب مثبت همون باشـــــــــــــــــــــــــــه ی خودمون چقــــــــــــــــدر میتونه گرفتار شه....!


برچسب‌ها: <-TagName->
| جمعه 18 آذر 1390برچسب:,| 14:19|سحر|



برچسب‌ها: <-TagName->
ادامـه مطلب
| چهار شنبه 16 آذر 1390برچسب:,| 22:1|سحر|